دورکیم و مقوله همبستگی
دورکیم در رساله دکترای خود موضوع تقسیم کار اجتماعی را مطرح کرد و به بررسی علل اجتماعی گذار از جامعه سنتی به متجدد که از دیدگاه او، جامعه مکانیکی به ارگانیک نامیده می شد پرداخت.
"وقایع اجتماعی را باید همچون اشیا مطالعه کرد" این جمله، اولین اصل مشهور جامعه شناسی مربوط دورکیم است. شخصیتی که بنیان گذار جامعه شناسی بوده و همچنین کرسی استادی جامعه شناسی را پی ریزی کرد؛ کسی که مؤسس سالنامه جامعه شناسی نیز هست.
دورکیم به تحصیل در رشته های علمی متفاوت و البته اخلاقی روی آورد چرا که علاقه وافری به هدایت حیات اجتماعی انسان داشت. از جانبی و به دنبال آشنایی با روان شناسی علمی بود که توانست اندیشه و رفتار دورکیم را متحول کند و در نهایت او برخی از مهمترین آثارش را خلق کرد. گفتنی است دورکیم بیشتر به مکتب اثبات گرایی گرایش داشت و طبیعتا نیز آثارش در این حوزه بود. او ریشه رخدادهای اجتماعی را به واقعیت خاص آن پیوند می داد. دورکیم در رساله دکترای خود موضوع تقسیم کار اجتماعی را مطرح کرد و به بررسی علل اجتماعی گذار از جامعه سنتی به متجدد که از دیدگاه او، جامعه مکانیکی به ارگانیک نامیده می شد پرداخت.
از آنجایی که دورکیم قصد داشت جامعه شناسی را به عنوان یک علم مطرح کند، دفاعی فلسفی در کتاب قوائد روش جامعه شناسی بیان کرده است. او معتقد بود چون جامعه شناسی موضوع و روش مدون پژوهش دارد، در نتیجه یک علم است. از سویی دورکیم صنعتی شدن را باعث درهم شکسته شدن زنجیروار ارزش ها و هنجارهای مشترک اجتماعی می دانست. امری که قادر است حالت ناهنجاری فرهنگی و از هم پاشیدگی وحدت اجتماعی را به دنبال داشته باشد و چنانچه تدابیر لازم اندیشیده نشود طبیعتا جامعه مسیر درستی را طی نخواهد کرد. دورکیم که بر مبنای زندگی اجتماعی می اندیشید، جامعه را پدیده و موضوعی فراتر از اجتماع و اعضای آن می دانست.
گفتنی است از مقوله هایی که دورکیم بدان اهمیت می داد، موضوع همبستگی اجتماعی در جوامع بشری بود و به همین خاطر پژوهش ها، مقالات و کتاب هایی متعددی در این خصوص از خود بر جای گذاشت. او پس از مطالعه در خصوص پیوند روابط مردم جامعه و عوامل دخیل در این مهم، دو نوع همبستگی مکانیکی و همبستگی ارگانیکی را مطرح کرد.
در واقع منظور دورکیم در همبستگی مکانیکی، جوامع پیش از صنعتی شدن است؛ جوامعی که هنوز تمایز نیافته و سنتی هستند. او ارزش ها، باورها ، عقاید و هنجارهای مشترک رایج در جوامع آن دوران را باعث یکپارچگی و هم سویی اجتماع می دانست. دورکیم به موضوع وجدان در این نوع جوامع می پردازد و معتقد است به دلیل ارزش ها و باورهای مشترک، نوعی آگاهی و شعور جمعی یا همان وجدان جمعی شکل می گیرد و در نتیجه افراد در چارچوب همین وجدان جمعی رفتار خواهند کرد. او معتقد بود که در همبستگی مکانیکی، افراد در خدمت ارزش ها هستند.
از جانبی دیگر، دورکیم همبستگی ارگانیک را نیز معرفی می کند. موضوعی که در تقابل همبستگی مکانیکی بوده و در غالب موارد، ویژگی های آن با همبستگی مکانیکی متفاوت است. دورکیم معتقد بود در همبستگی مکانیکی شاهد حداقل تفاوت فردی و همچنین بیش ترین اشتراک در ابعاد زندگی همچون رفتار و اندیشه ها هستیم ولی در همبستگی ارگانیکی به دلیلی کثرت جمعیت، شغل، تقسیم وظایف و مشاغل تخصصی طبیعتا تفاوت فردی حداکثری و اشتراک جمعی کمینه رخ خواهد داد. او همچنین باور داشت که در همبستگی ارگانیکی، وجدان جمعی قدرتمندی حاکم نبوده و در نتیجه شاهد اعمال و رفتاری متفاوت از هنجارها خواهیم بود. در این جوامع افراد از سبک زندگی دلخواه خود پیروی خواهند کرد. به عبارتی هر چند افراد نسبت به هم بیگانه هستند ولی به دلیل تخصص های متفاوت، به یکدیگر نیازمند بوده و در نهایت در هم پیوند خواهند خورد.