لحظه سرقت دزدان خونسرد از منزل یک طلا فروشی در گیلان را ببینید.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۵۰۸ مطلب
لحظه سرقت دزدان خونسرد از منزل یک طلا فروشی در گیلان را ببینید.
یاسر ٣٠ ساله درباره ماجرای تبدیل شدنش به یک سارق حرفهای گفت: در ابتدا فقط راننده بودم. با خودروی من به سرقت میرفتیم. من داخل ماشین مینشستم، یک نفر بیرون میایستاد و دو نفر هم وارد خانه میشدند، اما بعد نقش من عوض شد و به زاغزن تبدیل شدم. سرکرده از من میخواست که بیرون در و در راه پله بایستم و خانه و محله را بررسی کنم. مدتی هم زاغزن بودم تا اینکه دیگر به دست راست سرکرده باند تبدیل شدم.
متهم که دیگر راهی جز اعتراف نداشت اعتراف کرد با توجه به اینکه محل سکونتش در همان منطقه مشیریه است با پای پیاده به خیابانهای اطراف خانهاش میرفت و هر یک شب در میان سیستم صوتی و تصویری خودروها را سرقت میکرد و فردای آن روز وسایل سرقتی را میفروخت. متهم در ادامه اعتراف کرد در این مدت بیش از ۵۰ خودرو را در منطقه جنوب شهر هدف سرقت قرار داده است.
دو سارق موتورسوار در خیابان خوانساری شهر اهواز کیف و تلفن همراه یک دختر جوان را به طرز وحشیانهای سرقت کردند که فیلم آن به وسیله دوربین مداربسته ضبط شده است.
پس از آنکه شاکی با توجه به قرار داشتن تلفنهمراهش داخل خودرو، با سارق تماس گرفت سارق مجاب شد خودرو را رها کند که حدود یک ساعت بعد خودرو به همراه نوزاد در میدان المپیک توسط پلیس کشف شد.
متهم بعد از دستگیری اعتراف کرد دوستش با شلیک گلوله او به قتل رسیده، اما ادعا کرد شلیک ناخواسته بوده است. او گفت: من و مهرداد برای یک سرقت مسلحانه میرفتیم، مهرداد سوژه را پیدا کرده بود. با هم سوار ماشین شدیم. مهرداد از من خواست اسلحه را که همراه دارم نشان دهم. من هم سلاح را که زیر لباسم بود بیرون آوردم. اصلا متوجه نشدم که سلاح مسلح است؛ یکباره ماشه چکانده شد.
متهم در بازجویی تکمیلی لب به اعتراف گشود و گفت: در ابتدا با همکاری سیمین که پرستار مادر شاکی بود از اوضاع و احوال خانه به خوبی باخبر شدم. یک تابلو فرش سرقت کردم و در ادامه وقتی متوجه شدم افراد خانه متوجه سرقت نشدند به دفعات مختلف اموال با ارزش را سرقت کردم و سیمین آنها را میفروخت و مبلغ به دست آمده را بین خودمان تقسیم میکردیم.
متهم پس از انتقال به کلانتری در تحقیقات پلیسی به ۱۰ فقره سرقت در سه تا چهار ماه اخیر اعتراف و اقرار کرد با شناسایی سوژهها که اکثرا مالکان خودروهای لوکس بودند، با آنها طرح دوستی میریخت و سپس دست به سرقت میزد.
یک مجرم حرفهای با اسکیمر بیش از ۲ میلیارد تومان از کارتهای بانکی سرقت کرد.
متهم آنقدر با سرعت رانندگی میکرد که ماشین را به گاردریل کوبید. با این حال قصد داشت دوباره دندهعقب بگیرد و ماشین را حرکت دهد که مردم دورش را گرفتند و من را نجات دادند و آن مرد نتوانست کاری بکند. من صدمه روحی شدیدی به خاطر این کار دیدهام، در آن زمان هم حالم خیلی بد بود و مدتهاست حالم خوب نیست