همسر بنیامین نتانیاهو خواستار تنظیم نامهای خطاب به رئیس رژیم صهیونیستی برای عفو همسرش شد.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۷۱۸ مطلب
همسر بنیامین نتانیاهو خواستار تنظیم نامهای خطاب به رئیس رژیم صهیونیستی برای عفو همسرش شد.
رسانههای اسرائیلی از تنش لفظی میان یائیر لاپید، رهبر اپوزیسیون و بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل خبر دادند.
جارد کوشنر و استیو ویتکاف روز دوشنبه دیداری طولانی با نتانیاهو و «ران درمر» وزیر امور راهبردی کابینه او داشتند. منابع مطلع از جزئیات جلسه گفتهاند که ۲ فرستاده آمریکایی حامل پیامی مستقیم از رئیسجمهور بودند و بر ضرورت «پایبندی کامل به آتشبس و پرهیز از هر اقدامی که آن را به خطر اندازد، تاکید کردند.
با وجود بازگشت گروگانها و میانجیگری ترامپ در آتشبس، بنیامین نتانیاهو همچنان در وضعیتی شکننده میان فشار داخلی و بحران مشروعیت قرار دارد. توافق آتشبس بر پایهای سست بنا شده و چالشهایی چون خلع سلاح حماس و آیندهٔ غزه را بیپاسخ گذاشته است. مخالفت راست افراطی و بیاعتمادی افکار عمومی موقعیت او را تهدید میکند. حتی در صورت سقوط نتانیاهو، میراث راستگرایانه و امنیتمحور او همچنان بر سیاست اسرائیل سایه خواهد انداخت.
در حالی نتانیاهو قصد دارد بار دیگر نامزدی نخست وزیری در اسرائیل شود که پروندههای متعددی در زمینه کشتار و فساد دارد.
آتشبس غزه بدون مهار سیاستهای شهرکسازی اسرائیل، صلحی پایدار بههمراه نخواهد داشت. افزایش بیوقفه شهرکسازیها، طرح توسعه منطقه E1 و خشونت فزاینده در کرانه باختری، امید به تشکیل دولت فلسطینی را نابود کرده است. در حالیکه دولت ترامپ با مواضع منفعل و لغو تحریمها تلویحاً چراغ سبز به تلآویو نشان میدهد، خطر انفجار در کرانه باختری جدیتر میشود و آینده صلح خاورمیانه در هالهای از ابهام فرو رفته است.
این یادداشت تصویری انتقادی از سیاست خارجی دونالد ترامپ ارائه میدهد که آن را آمیخته با شخصیگرایی، فساد مالی و بیثباتی راهبردی میداند. از غزه و خاورمیانه تا آمریکای لاتین و شرق آسیا، تصمیمهای ترامپ بر پایهی منافع شخصی و روابط فردی شکل گرفته است. او با بیاعتنایی به دموکراسی، آمریکا را از مدافع آزادی به حامی دیکتاتورها بدل کرده و در قبال چین و روسیه نیز شکست خورده است. نتیجه، تضعیف اعتبار جهانی و فروپاشی انسجام سیاست خارجی ایالات متحده است.
استفان والت در این یادداشت، «اتحاد ویژهٔ آمریکا و اسرائیل» را عامل اصلی بنبست صلح در خاورمیانه میداند. او تأکید میکند که طرح صلح ترامپ تکرار الگوی یکجانبه و بینتیجهٔ گذشته است، زیرا واشنگتن هرگز حاضر به اعمال فشار واقعی بر تلآویو نیست. به باور والت، حمایت بیقید و شرط آمریکا هزینههای سنگین مالی، اخلاقی و سیاسی دارد، اعتبار جهانی واشنگتن را تضعیف و حتی اسرائیل را به سوی افراطگرایی، انزوا و فروپاشی درونی سوق داده است.
ترامپ با شور و اعتماد تاجرانهاش وعدهٔ «سپیدهدمی تاریخی برای خاورمیانه» داد، اما پشت این نمایش پرزرقوبرق، خلأ برنامه و آشفتگی عمیقی پنهان است. او با مهارت در تهدید و اغراق، صلح را چون معاملهای تجاری میبیند، در حالیکه نه نیروی حافظ صلحی تعیین شده، نه بودجهای برای بازسازی غزه و نه ساختاری برای ادارهٔ آن. نویسنده تأکید میکند: صلح واقعی تنها با خلع سلاح حماس، اصلاح و بازگشت تشکیلات خودگردان و عبور ترامپ از سایهٔ نتانیاهو ممکن است؛ وگرنه رؤیای صلح، سرابی بیش نخواهد بود.
نشست صلح شرمالشیخ به ریاست ترامپ و السیسی، با امضای «توافق غزه» و آزادی گروگانها برگزار شد، اما پشت جلوههای دیپلماتیک آن، واقعیت دیگری نهفته بود: نمایش صلحی ظاهری در برابر تداوم جنگ ویرانگر اسرائیل. نتانیاهو با بهرهگیری سیاسی از طرح ترامپ، جایگاه خود را تحکیم کرد و حماس از نفوذش تهی شد. این نشست نماد انحطاط رهبری جهانی و تکرار چرخهای بود که جز خشم و ارادهٔ مصمم ملت فلسطین، دستاوردی واقعی نداشت.