در این مطلب ویدئویی نسبتا قدیمی، از مصاحبهای شنیدنی با هومن سیدی و انتقادهای او درباره مسعود فراستی را بازنشر کردهایم.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۷۴ مطلب
در این مطلب ویدئویی نسبتا قدیمی، از مصاحبهای شنیدنی با هومن سیدی و انتقادهای او درباره مسعود فراستی را بازنشر کردهایم.
ویدیوی کمتر دیده شده از آزاه صمدی و هومن سیدی شانزده سال قبل در برنامه سال تحویل.
ویدئویی که گوهر خیراندیش از پشتصحنه سریال «وحشی» در کنار هومن سیدی و جواد عزتی منتشر کرد.
بازی جواد عزتی جهانی را آفریده که در هر لحظه میتواند نفس مخاطب را بند بیاورد. اولین سکانس او بعد از ورود به زندان، سکانس گرفتن پتو و ورد به راهرویی تاریک است که به نظر میرسد انتها ندارد. نماهای بسته وبازی عزتی، حس خفگی را به مخاطب القا میکند.
سیدی با دقت در میزانسن ها، قابها و حرکت دوربین فضای سرد و تلخ فقر را در کنار آسیبهای اجتماعی به تصویر میکشد.او تماشاگر را در موقعیت داوود قرار میدهد تا جهان را از چشم او ببیند، به همین دلیل است که مخاطب دچار تردید میشود که آیا داوود قاتل است یا خیر؟
وحشی هومن سیدی از همان قسمت اول تحسینهای زیادی به دنبال داشت و حالا با پخش ۴ قسمت از این سریال این تحسینها همچنان ادامه دارد.
در سریال کمدی «اجل معلق»، رضا عطاران به عنوان مشاور کارگردان و بازیگر نقش اول مرد حضور دارد. در خلاصه داستان «اجل معلق» آمده است: آدمها باید جوری زندگی کنند که هر لحظه آماده ملاقات با اجل باشند؛ هر لحظه، هر کجا حتی داخل ماشین، پشت چراغ قرمز!
رویکرد فیلمساز جوان در انتخاب بازیگران ناآشنا در سینما روشی است هوشمندانه و ارزشمند. سیدی با این کار نشان داده میتوان با تمرکز بر کیفیت داستان و اجرا، اثری قدرتمند و جذاب خلق کرد....
«بسیاری از سریالهای پرمخاطب سالهای اخیر نمایش خانگی با صحنههایی پرتنش آغاز میشوند و در طول روایت نیز با محور قرار دادن خیانت، فریب، خشونت و تقابلهای فیزیکی تلاش دارند تنش داستان را بالا نگه دارند. اما این افزایش ضرباهنگ، اغلب به قیمت از دست رفتن عمق روایت و شخصیتپردازی تمام میشود.»
«وحشی» با کلوزآپهای از فضای سیاه و خشن معدن آغاز میشود. فضایی که خط ابتدایی ورود به یک داستان تلخ و تاریخ است. سطح خشونت و تیرگی قسمت تا جایی است که در تیتراژ این موضوع را به اطلاع مخاطب میرساند. ماشین و ظاهر زندگی داوود نشان از مشکلات مالی اش میدهد. آنجایی که حتی توان خرید یک عروسک را ندارد و فروش زمینی در ناکجاآباد تنها راه نجات خود میداند.