یکی از متهمان که زنی جوان و باردار بود پشت میز محاکمه ایستاد و در شرح واقعه به قضات گفت: شوهرم بیکار و بی پول بود و زندگی سختی داشتیم. از آنجا که من باردار بودم نیاز به پول داشتم به همین خاطر تصمیم گرفتم با همدستی دوستم لعیا از این مرد زورگیری کنیم.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۳۷۳ مطلب
یکی از متهمان که زنی جوان و باردار بود پشت میز محاکمه ایستاد و در شرح واقعه به قضات گفت: شوهرم بیکار و بی پول بود و زندگی سختی داشتیم. از آنجا که من باردار بودم نیاز به پول داشتم به همین خاطر تصمیم گرفتم با همدستی دوستم لعیا از این مرد زورگیری کنیم.
ما قصد ربودن مرد تاجر را نداشتیم. قرار ما این بود که از او اخاذی کنیم. اگر قصد ربودن او را داشتیم، مستقیم به شرکتش نمیرفتیم تا پول را بگیریم. به خاطر مشکل مالیای که داشتیم، این نقشه را کشیدیم؛ البته قبول داریم برای اینکه پول را به دست آوریم، مرد تاجر را تهدید کردیم؛ اما او را نربودیم. ما او را از قبل میشناختیم و از او خواستیم سوار ماشین شود و او هم قبول کرد؛ ضمن اینکه پول هم به دست ما نرسید و زمانی که منتظر بودیم تا پنج هزار دلار آماده شود، مأموران پلیس آمدند و ما را بازداشت کردند.
من به هیچکس تجاوز نکردم. از اینکه بچهها را بترسانم خوشم میآمد، اما هرگز به بچهها تجاوز نکردم. آدمربایی هم نکردم، بچهها را سوار ماشین میکردم، اما بعد آنها را پیاده میکردم، بنابراین اتهام را قبول ندارم. اما از اینکه باعث ترساندن بچهها شدم و چنین اتفاقی افتاد خیلی پشیمان هستم و از خانوادهها عذرخواهی میکنم
وقتی متوجه این موضوع شدم، با لاله دعوا کردم و گفتم چرا به من خیانت کرده است، اما زیر بار نمیرفت و میگفت: این حرفها دروغ است. لاله ادعا کرده بود من را دوست دارد و من هم حرفش را باور کرده بودم. هرچند او انکار میکرد و میگفت: با کسی رابطهای نداشت، اما من، چون خودم با چشمان خودم او را دیدم خیلی حالم بد بود. مدتی بود که افسرده شده بودم. در خانه مینشستم و با کسی حرفی نمیزدم. شاید باورتان نشود، اما حتی به خودکشی هم فکر کردم تا اینکه
دختر جوان درباره ماجرایی که برایش اتفاق افتاده بود، گفت: من مصطفی را که مهندس است و چند اختراع ثبتشده دارد، چهار سال پیش در شرکتم استخدام کردم و بعد از آن بهخاطر مسائل کاری چند سفر داخلی و خارجی با هم رفتیم و حتی یک سفر شیراز که رفته بودیم، او اجازه نداد هتل رزرو کنیم، چون خانوادهاش در شیراز زندگی میکردند و من را به خانه خودشان برد.
این جوان درباره دلیل ارسال پیامک برای عروس گفت: چند روز قبل از مراسم عقد موضوع را با یکی از دوستانم در میان گذاشتم و او پیشنهاد اجرای این نقشه را به من داد و تصمیم گرفتم پس از اساماس به عروس گوشی را خاموش کنم و به ویلای دوستم در شمال بروم تا آبها از آسیاب بیفتد و مراسم بههم بخورد و وقتی برگشتم فکری برای ماجرا بکنم.
سرهنگ جلیل زبیدی، معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان خوزستان با اشاره به این حادثه و انتشار تصاویر آن در فضای مجازی گفت: «با بررسیهایی که توسط پلیس آگاهی انجام شده، موضوع صرفا برای سرقت بوده و مالباخته در کمتر از پنج دقیقه از خودرو پیاده شده است.»
در تلگرام با شهرام آشنا شدم. به من وعده و وعیدهای زیادی داد و ابراز علاقه کرد. من هم تصمیم به ازدواج با او را داشتم. اما چون شهرام ۴۵ سال داشت به خاطر تفاوت سنی مطمئن بودم که پدر و مادرم با این ازدواج موافقت نمیکنند.
دوربین مداربستهای در شهر اهواز نشان میدهد که سرنشینان یک خودروی پژو چگونه به آسانی زنی را به زور سوار بر خودرو کرده و متواری میشوند. معاونت اجتماعی فرماندهی نیروی انتظامی استان خوزستان، با صدور اطلاعیهای اعلام کرد: بررسیهایی که توسط پلیس آگاهی انجام شده موضوع صرفاً برای سرقت بوده و مال باخته در کمتر از پنج دقیقه از خودرو پیاده شده است. برابر اظهارات مال باخته سارقان ۶ عدد النگو از وی به سرقت برده و بدون هیچ گونه آزار و اذیتی وی را از خودرو پیاده کرده اند.
در تحقیقات بعدی مشخص شد منشأ این آدمربایی یک اختلاف حساب دو میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومانی است. براساس اطلاعاتی که مأموران بهدست آوردند، پدر جوان ربودهشده چکی به مبلغ دو میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان به شریک یکی از بدهکاران بانکی در یک معامله داده بود که این چک پاس نشد و همین مسئله منجر به اختلاف بین آنها شد.