نیروی انسانی بنا به گزارشاتی که دریافت کرده، تشخیص میدهد علیاکبر را اگر ببرند، برایشان دردسر ایجاد میکند. اما علیاکبر کوتاه نمیآید. با چشمانی وحشتزده به جمعیت نگاه میکند و فریاد میزند. صورتش از عصبانیت گر گرفته. با صدای بلند گریه میکند. بالاخره اعتراض دوستانش جواب میدهد و راضی میشوند او را به سوریه ببرند.