«نام من سرخ» پيوندي شد ميان من و او... ميان من و روايتِ او از جهاني در معرض فراموشي كه تركيب شده بود از انسان و حيوان و منظر... و تعريف ميشد از قول و روايت عناصري كه در كنار هم كلّ پيوستهاي را تكميل ميكردند؛ همانطور كه در نگارگريهاي چهارصد سال پيش، چشمانداز به يمن اين تجمع بود كه ملموس ميشد.