ترنج

در مورد

اعدام

در فرارو بیشتر بخوانید

۱۵۸۸ مطلب

  • 5 آذر سال 76 مرگ مرد محضرداری در سه راه افسریه تهران به پلیس گزارش شد.دست و پای مرد 55 ساله بسته شده بود و تکه‌ای پارچه نیز داخل دهانش فرو کرده بودند.

  • به دنبال این جلسه صلح و سازش، مرد اعدامی نیز به دادسرای جنایی تهران منتقل شد. او گفت: مرا اعدام کنید. من لایق بخشیدن نیستم. من عامل قتل یک کودک بی گناه بودم و نمی توانم با عذاب وجدان کنار بیایم. از شما می خواهم که مرا اعدام کنید و از خانواده اولیای دم هم می خواهم که رضایت ندهند تا شاید از عذاب وجدان رها شوم.

  • با توجه به اعترافات متهم به جنایت و اظهارات تنها شاهد حادثه، شهرام در دادگاه به قصاص محکوم شد. از آنجایی که ۸ نفر از بازماندگان مقتول نیز خواهان قصاص بودند، شهرام برای اجرای حکم در زندان رجایی شهر ماند. اما با گذشت زمان و تلاش خانواده شهرام؛ سه نفر از اولیای دم رضایت دادند، اما عامل جنایت همچنان در انتظار اجرای حکم اعدام باقی ماند تا اینکه با گذشت زمان ۵ نفر دیگر از بازماندگان مقتول نیز از قصاص قاتل گذشت کردند و سرانجام شهرام با پرداخت ۶۵ میلیون تومان از اعدام رهایی یافت

  • به تازگی گزارشگر ویژه حقوق بشر در عربستان مقام‌های این کشور را متهم کرد که از قوانین ضدتروریستی برای توجیه شکنجه و سرکوب مخالفان بهره‌برداری می‌کنند.

  • در بلغارستان یک گاو حامله به دلیل رد شدن از مرز و ترک خاک اتحادیه اروپا به مرگ محکوم شده است.

  • جسد به پزشکی قانونی انتقال یافت و تحقیقات گسترده‌ای ازسوی مأموران آغاز شد. دو جوان افغانستانی ادعا کردند دعوا بین مقتول و دوست متهم به قتل بود و آرش ناگهان به‌سمت آنها رفت و با واردآوردن ضربه‌ چاقوی یارمحمد را کشت.

  • بسرعت پرونده برای رسیدگی دوباره به دادگاه کیفری یک استان البرز به ریاست قاضی رنجبر ارجاع شد و نمایش فیلمی که از رایانه دختر به‌دست آمده بود نشان داد این دختر با رضایت کامل خود تن به ارتباط داده است و به این ترتیب غلام از اعدام نجات یافت.

  • متهمان قتل‌های خود را از سال ۷۹ در استان‌های گلستان و مازندران شروع کردند، اما تا سال ۹۴ ردی از آن‌ها به‌دست نیامد تا اینکه پلیس تحقیقات خود را درباره سرقت مرگ‌بار یک خودرو آغاز کرد.

  • «وقتی این خبر را شنیدم همه دنیا روی سرم خراب شد. به دفتر وکیل رفتیم. همسرم هم به زندان رفت. تلفنی به ما گفت که جرثقیل و آمبولانس آماده شده تا بهمن را صبح اعدام کنند. از آن به بعد چیز زیادی یادم نیست. وقتی جنازه بهمن را دیدم، باورم نشد. هنوز فکر می‌کنم او زنده است.»

تبلیغات