کیهان: سلیمانی اردستانی با مناظره اخیر از گمنامی خارج شد
اگرچه اردستانی در مناظره با حامد کاشانی از گمنامی درآمد و دیده شد، اما چنانچه حامد کاشانی با وی مناظره نمیکرد و پوچی ترهات ادعایی او ثابت نمیشد، از یکسو خوف آن میرفت افرادی که در تاریخ مطالعه ندارند، تصور کنند چون ادعاهای اردستانی در حضورش مورد نقد و پاسخگویی قرار نگرفته، میتواند صحت داشته باشد.
روزنامه کیهان در مطلبی به به اظهارات اخیر سلیمانی اردستانی پرداخته است.
این روزنامه آورده است: سخنان فردی از مجمع موسوم به مدرسین و محققین حوزه درخصوص انکار شهادت سرور بانوان دو عالم، وجود مقدس حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) و اهانتهای وی به شیعیان، موجی از خشم و انزجار را در میان مؤمنین و ارادتمندان خاندان عصمت و طهارت علیهمالسلام برانگیخت.
هنگامی که معلوم شد وی در فتنه سال ۸۸ از حامیان سران فتنه بوده و مدتی هم دستگیر شده، جای شکی باقی نمیماند که ابراز چنین مواضعی، در ادامه خط قداستشکنی توسط جریان منحرف از انقلاب است که بانی فتنههای خائنانه سالهای ۷۸ و ۸۸ و ۹۸ و حامی فتنهبراندازانه آمریکایی صهیونیستی سال ۱۴۰۱ است.
جریانی که سابقه سیاهی در این خصوص دارد؛ از بیان «بیشتر بودن مظلومیت خاتمی از حضرت زهرا (س)» گرفته تا انکار عقیده ۱۴۰۰ساله شیعه در مفهوم «مولا» در حدیث غدیر در نامه خاتمی به آقای صانعی در آستانه انتخابات سال ۱۳۸۰، و انکار وحیانیبودن قرآن مجید توسط یکی از ایدئولوگهای آمریکانشین این جریان، و انکار ابلاغ ولایت امیرمؤمنان (ع) در غدیر خم، و توهین به اعتقادات تشیع در سرمقاله موهن روزنامه «بهار» و نیز دروغ بستنهای مکرر به رسولخدا (ص) و امیرمؤمنان و امام حسن و امام حسین (علیهمالسلام) توسط رئیسجمهور اسبق و ادعای مجاز بودن نقد پیامبر (ص) و امام زمان (عج) توسط وی، همه دلالت بر انحراف فکری و اعتقادی این جریان فتنهگر دارد.
انتقاد و مخالفت آقای خاتمی از اظهارات موهن آقای سلیمانی اردستانی هم نه از باب زیر سؤال بردن باورهای دینی و اهانتهای سخیف و بیخردانه وی، بلکه از جهت مغلوب و بیآبرو شدن این جریان در مناظره و روشدن دست این به اصطلاح متفکران «نواندیش» در بیسوادی و اثبات عقدهگشایی ایشان است. اگر غیر از این بود وی باید بابت مصاحبه قبلی این فرد با سایت وهابی و حامی داعش و تکفیریها، و گفتن سخنان باب آنان، موضع اعتراضی میگرفت.
این انتقاد از سنخ همان نقدی است که یکی از چهرههای این جریان، چند سال پیش درباره توهین به اعتقادات شیعه در روزنامه «بهار» بیان داشت که: «اصلاحطلبان نباید با توهین به اعتقادات شیعه بهانه دست مخالفان اصلاحات دهند». مفهوم مخالف آن یعنی اینکه اصل توهین و اعتقادات اگر بهانه به دست مخالفان ندهد، اشکالی ندارد.
حمایتهای مستقیم و غیرمستقیم این جریان از بیحجابی و حتی دلسوزی برای مردگان مصرفکننده مشروبات الکلی، دست دادن مرد و زن نامحرم و سگبازی رئیس جبهه اینان حتی در نماز! نمونههایی از عبور از احکام دینی است.
در مناظره پربازدید انجامشده میان نماینده فکری این جریان با حجتالاسلام حامد کاشانی همگان دیدند که چگونه او نماد ریزشهای انقلاب و رویگردانی از اعتقادات، مغلوب روحانی عالم و آگاه و معتقد و بصیری شد که نمونه اعلائی از رویشهای فرخنده انقلاب است؛ و همگان دیدند او که برخلاف سخنان موهن و پر از افترایش در شبکه وهابی و ادبیات سخیف و بیادبانهاش در سخنانی دیگر، سعی داشت چهرهای علمی و متین و مؤدب از خود به نمایش درآورد، نتوانست انحراف خویش را از عقاید شیعه پنهان کند.
از آن سوی حجت «اسلام و تشیع» حامد کاشانی، با ایمان و علم و ادب و بصیرت، و حتی خویشتنداری، نهتنها وی را محکوم نمود، بلکه بیاعتقادی او به باورهای شیعی و بیسوادی وی را در حوزهای که با لجاجت و بدون دارا بودن تخصص در آن ورود پیدا کرده، عیان ساخت.
اگرچه اردستانی با این مناظره از گمنامی درآمد و دیده شد، اما چنانچه حامد کاشانی با وی مناظره نمیکرد و پوچی ترهات ادعایی او ثابت نمیشد، از یکسو خوف آن میرفت افرادی که در تاریخ مطالعه ندارند، تصور کنند چون ادعاهای اردستانی در حضورش مورد نقد و پاسخگویی قرار نگرفته، میتواند صحت داشته باشد. از سوی دیگر از این جریان منحرف هم نهتنها انتقادی بروز نمیکرد، بلکه اردستانی را برای تداوم جسارت به مقدسات تشجیع مینمود.
آنچه به عنوان سؤالی جدی باقی است، عدم ورود دادگاه ویژه روحانیت و نهادهای امنیتی در مواجهه با فتنهگری نیابتی در حوزه سیاسی مذهبی و امنیتی است.