متهم گفت: من بیدلیل دستم به خون آلوده شد. هیچ خصومتی با طالب نداشتم و فقط برای اینکه بتوانم دوستم را فراری دهم روی او چاقو کشیدم. ۹ سال از زندگیام در زندان سپری شده و از این بلاتکلیفی خسته شدهام.
در مورد
در فرارو بیشتر بخوانید
۲۹۴ مطلب
متهم گفت: من بیدلیل دستم به خون آلوده شد. هیچ خصومتی با طالب نداشتم و فقط برای اینکه بتوانم دوستم را فراری دهم روی او چاقو کشیدم. ۹ سال از زندگیام در زندان سپری شده و از این بلاتکلیفی خسته شدهام.
متهم گفت: خانواده همسرم دخترم را تحریک کرده بودند تا به دروغ علیه من شهادت دهد؛ اما دخترم که واقعیت را میدانست، از قصاص گذشت کرد.
رییس مرکز عملیات پلیس امنیت عمومی تهران بزرگ با بیان اینکه متهم پس از تخریب و مصدوم کردن کارکنان درمانگاه، بلافاصله از محل فرار کرده بود، اظهار کرد: با حضور ماموران در محل بررسیها و اقدامات برای دستگیری این فرد آغاز شده و حدود سه ساعت بعد و پس هماهنگی با مقام قضایی ماموران اقدام به دستگیری این فرد کردند.
با گذشت ۲۰ سال از این جنایت و در حالی که این پرونده همچنان در اداره دهم پلیس آگاهی باز بود سرانجام اوایل اردیبهشت امسال، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت موفق شدند ردی از قاتل بهدست آورند.
در ادامه بررسیها اولیای دم از مدیر ساختمان شکایت کرده و او را بهعنوان مظنون معرفی کردند؛ اما این متهم نیز منکر آتشسوزی عمدی شد. به این ترتیب و درحالیکه گره کور این ماجرا باز نشده بود، سه متهم با قرار وثیقه سنگین آزاد شدند و برای هر سه به اتهام تسبیب در قتل، کیفرخواست صادر و پرونده به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
متهم گفت: همسرم وقتی دید دیگر به ماندنش اصرار نکردم خیلی عصبانی شد و چاقو کشید. دختر یک سال و نیمهام ترسیده بود و گریه میکرد. همسرم به من و خانوادهام فحاشی کرد و من هم از شدت ناراحتی چاقو را از او گرفتم و چندین ضربه به او زدم که جان باخت. از کاری که کرده بودم پشیمان شدم.
تحقیقات بیشتر درباره جرایم مرد معروف به «هیولای سیاه» با صدور دستورات ویژهای از سوی قضات شعبه یکم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی توسط کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی درحالی ادامه دارد که تاکنون تعدادی از شاکیان وی به پلیس آگاهی مراجعه و او را شناسایی کرده اند.
متهم گفت: من قصدی برای کشتن رامین نداشتم. فکر نمیکردم ضرباتی که به او زدم، باعث مرگش بشود. چون ضربات را به قسمتهای حساس بدنش نزدم. در آن لحظه خواستم به او بگویم حق نداشت با سحر اینطور رفتار کند. هیچکس دیگری بهجز من در این قتل نقش نداشت، دو نفری که همراه من بودند اصلا خبر نداشتند که من قصد دارم چاقو به رامین بزنم.
افشین گفت: قبول دارم همراه دوستانم نقشه سرقت را اجرا میکردیم. دو نفر مقابل در خانه کشیک میدادند و سه نفر دیگر وارد خانه میشدیم و همه پول و طلاها را سرقت میکردیم؛ اما من در همه سرقتها حضور نداشتم. گاهی اوقات دوستانم سهنفره برای سرقت وارد خانه میشدند و سپس اموال سرقتی را میان خودشان تقسیم میکردند.
درحالیکه سیاوش منکر اطلاع از سرنوشت عباس بود، تلاش پلیس نیز به نتیجه نرسید و هیچ ردی از پسر گمشده به دست نیامد. تا اینکه متهم به قتل اعتراف کرد. با گذشت هشت سال از این ماجرا سیاوش در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.