ترنج

در مورد

نظم جهانی

در فرارو بیشتر بخوانید

۴۵ مطلب

  • سیاست‌های ترامپ نظم جهانی را متزلزل کرده و جایگاه آمریکا را به عنوان یک قدرت باثبات به خطر انداخته است. از توقف کمک به اوکراین و اعمال تعرفه بر متحدان تا تمایل به روسیه و ادعا‌های توسعه‌طلبانه، ترامپ رویکردی بی‌سابقه اتخاذ کرده است. اروپا در حال تجدیدنظر در امنیت خود است و سیاست‌های نئو-مرکانتیلیستی و امپریالیستی او، جهان را به سمت بی‌ثباتی و احتمالاً یک بحران بین‌المللی جدید سوق می‌دهد.

  • سیاست‌های ترامپ، نظم جهانی را به چالش کشیده و اعتماد متحدان آمریکا را تضعیف کرده است. اروپا به دنبال استقلال نظامی و کاهش وابستگی به چتر امنیتی و اقتصادی آمریکا است. آلمان خواهان گسترش چتر هسته‌ای فرانسه و بریتانیا شده و برخی کشورها احتمال تسلیح هسته‌ای را بررسی می‌کنند. خروج آمریکا از تعهدات بین‌المللی، دلار را در معرض خطر قرار داده و رقابت اقتصادی با چین و روسیه را تشدید کرده است.

  • سوال اصلی این است که آیا ما به یک دور جدید از افول موقعیت آمریکا وارد می‌شویم یا حملات دولت دومِ ترامپ به اتحاد‌ها و نهاد‌های "قرن آمریکایی"، نمود‌های عینی یک گذار جدید در عرصه بین المللی را نمایندگی می‌کنند. ما احتمالا پاسخ این پرسش را تا سال ۲۰۲۹ نخواهیم دانست.

  • سوال اصلی این است که آیا ما به یک دور جدید از افول موقعیت آمریکا وارد می‌شویم یا حملات دولت دومِ ترامپ به اتحاد‌ها و نهاد‌های "قرن آمریکایی"، نمود‌های عینی یک گذار جدید در عرصه بین المللی را نمایندگی می‌کنند. ما احتمالا پاسخ این پرسش را تا سال ۲۰۲۹ نخواهیم دانست.

  • ترامپ با تضعیف دموکراسی‌های سنتی و نزدیکی به مستبدان، آمریکا را از اتحاد‌های باثبات و ارزشمند اروپایی و آسیایی دور کرده است. این سیاست کوتاه‌بینانه، روابط با همسایگان شمالی و جنوبی را به خطر می‌اندازد و منافع درازمدت کشور را قربانی منافع آنی و غیرشفاف می‌کند. برخلاف نظام‌های دموکراتیک که با اعتماد، شفافیت و همکاری پایدار همراه هستند، تعامل با مستبدان نه تنها پرهزینه و نامطمئن است، بلکه نظم جهانی را شکننده‌تر و غیرقابل پیش‌بینی‌تر می‌سازد.

  • با آغاز دور دوم ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ، دکترینی تازه مطرح شده که نظم بین‌المللی را به چالش می‌کشد. ترامپ این نظم را برای آمریکا ناعادلانه می‌داند و با اتخاذ رویکردی معامله‌محور و ملی‌گرایانه، در تلاش است قواعد موجود را بازنگری کند. این نگرش او، ضمن فرسایش اتحاد‌های سنتی، منجر به تغییرات ژرف در سیاست خارجی آمریکا شده است.

  • نظم جهانی پس از ۱۹۴۵ دچار تغییرات عمیقی شده است. ترامپ با رویکردی معامله‌محور، تلاش دارد تا نقش ایالات متحده را بازتعریف کند، اما این رویکرد به‌جای ایجاد صلح، ناامنی و کاهش قدرت چانه‌زنی آمریکا را به همراه داشته است. در این میان، قدرت‌های نوظهور نظیر چین و روسیه، به دنبال تثبیت جایگاه خود هستند و نظم نوین جهانی به سمت توافقات قدرت‌محور پیش می‌رود. در نتیجه، آمریکا با تهدید‌های تازه و چالش‌های استراتژیک رو‌به‌رو است.

  • «جهان قدیمی می‌میرد و جهان جدید در حال تولد است. اکنون زمان هیولا‌ها است. این جمله معروف که اغلب به آنتونیو گرامشی نسبت داده می‌شود، در شرایط کنونی جهان خیلی محسوس به نظر می‌رسد. در شرایط فعلی، نظم بین المللی که قرن گذشته را تعریف می‌کرد، تغییرات جدی را متحمل شده است.»

  • دور دوم ریاست‌جمهوری ترامپ، چالشی جدی برای نظم جهانی است. خروج از معاهدات اقلیمی، سازمان جهانی بهداشت و فشار بر سازمان‌های بین‌المللی، نشان از تغییر بنیادین در سیاست خارجی آمریکا دارد. در این خلأ، چین به دنبال افزایش نفوذ خود است، اما تمایل و توان کافی برای رهبری کامل ندارد. رقابت میان آمریکا و پکن، آینده حکمرانی جهانی را نامشخص کرده و پرسش اساسی این است که چه بخشی از نظم جهانی پس از جنگ سرد حفظ خواهد شد.

  • دیدگاه ترامپ مبنی بر اینکه آمریکا قربانی سوءاستفاده جهانی است، برای بسیاری از رهبران جهانی عجیب است، زیرا ایالات متحده همواره از قدرت و نفوذ خود برای منافع ملی بهره برده است. سیاست‌های معامله‌محور ترامپ، هرچند ممکن است امتیازاتی کسب کند، اما حسن نیت و اعتماد دیرینه جهانی به آمریکا را تضعیف می‌کند و ممکن است نظم جهانی‌ای که آمریکا نقش کلیدی در ایجاد آن داشته، آسیب ببیند.

تبلیغات