مخزن روی پشتبام، بطری روی کابینت؛ چگونه نسخههای خانگی، بحران آب را شخصی و پرهزینه کردند؟
هدررفت آب به شیوه مهناز!
در آشپزخانه مهناز، هر دبه و بطری پلاستیکی به «مخزن اضطراری آب» تبدیل شده، اما وسواس او برای مقابله با بیآبی، بهجای نجات، سهمی تازه در هدررفت آب میسازد.
فرارو- دبهها، شیشههای نوشابه و قابلمههایی که سراسر آشپزخانه چیده شده بود توجهم را جلب کرد؛ اینها مخازنی برای ذخیره آب شرب بودند.
به گزارش فرارو، همیشه از خانهاش بوی مایع سفیدکننده میآید. خودش میگوید: «از خانهی زن تمیز، باید عطر تاید بلند شود.» وقتی در طول تابستان برق میرفت و پمپ آب کار نمیکرد برای خودش مخزن جدیدی ساخت. مخزنی بزرگ که پایینش یک شیر داشت. وقتی برق نبود، به شیر آب حیاط پناه میبرد. اگرچه فشاری کم، شبیه به شیر سماور داشت، اما کار او را راه میانداخت. با زمزمه کمبود آب، اضطراب مهناز بیشتر شد. ترس از بیآبی چنان به جانش افتاد که تمام تنش کهیر زد و یک هفتهای بیمارستان بستری بود. وقتی برای ملاقات به خانهاش رفتم گفت: «در تمام مدتی که بیمارستان بودم دنبال راه حلی برای ذخیره آب میگشتم.» جدای از راه حلی که مطرح کرد، نگرانیاش در مورد آبِ بیش از حد مانده در ظروف پلاستیکی زنگ خطر هدر رفت آب به شیوه مهناز را به صدا درآورد.
از مخزن تا دبه؛ واکنش مردم به تنش آبی
همه چیز از اواخر شهریور شروع شد. زمانی که پیشبینیهای هواشناسی نشان داد ایران با پاییز خشکی روبهروست. آن روزها هنوز مشکل قطعی برق وجود داشت و افرادی که در خانههای آپارتمانی زندگی میکردند و برای رسیدن آب به خانههایشان باید پمپ روشن میشد، به بیآبی هم عادت داشتند. اماوقتی ابتدای شهریور محمدرضا کیاشمشکی، کارشناس و پژوهشگر آب نوشت: «اگر میخواستیم یک سال نرمال آبی داشته باشیم باید در زمان مشابه چیزی در حدود 850 تا 900 میلیون مترمکعب آب در این سدها میداشتیم.» نگرانیها در مورد بحران آب بیشتر شد. البته مردم تا چیزی را با چشم خود نمیدیدند باور نمیکردند. اما، رفته رفته وقتی گردش فصول به پاییز رسید و تا نیمه سوم آبان خبری از باران نبود، تنش بیآبی باز هم در ذهن مردم جا گرفت.
برخی اقدامات، اظهارات و پیشنهادات مسئولین هم به این تنش دامن زد. به عنوان مثال میگفتند مخزن بخرید تا به میزان کافی آب ذخیره کنید. برخی از اخبار هم که منتشر و تکذیب میشد میان مردم واهمه ایجاد کرد. مثلا توزیع آب کیسهای. مدیر روابط عمومی شرکت آب و فاضلاب استان تهران در مورد این تصمیم گفت: «به جهت اینکه احتمال آلودگی در روش توزیع تانکری آب آشامیدنی وجود دارد آبهای آشامیدنی در بستهبندی نایلونی کاملاً بهداشتی (غیرقابل فروش) آماده شده است.» بنابراین همان روزها یکی از پرسرچترین کلیدواژهها در گوگل برای ایرانیان خرید مخزن آب شد. اما، قیمتهای این مخازن برای بسیاری از بیآبی ترسناکتر به نظر میرسید.
حالا مهناز، زنی 48 ساله که به بیماری وسواس فکری مبتلاست میگوید: «نه جایش را داشتیم که مخزن جدید آب در خانه بگذاریم و نه معقول بود که چنین هزینهای کنیم. در نتیجه دبه، شیشه نوشابه و هر بطری که میتوانست تبدیل به مخزن آب شود را جمع و داخل آن را پر از آب کردیم.» این در حالی است که متفکران حوزه آب نظر متفاوتی دارند و ذخیره آب به این صورت را مناسب بحران آب امروز ایران نمیدانند. اسماعیل کهرم، فعال محیط زیست، در مورد این تصمیم میگوید: « این توصیهها اصلاً راهحل بحران نیست؛ بلکه یک نوع فرافکنی در سیاستگذاری است، یعنی به جای آنکه مسئله را در سطح کلان مدیریت کنند، آن را به آشپزخانه مردم انداختهاند. وقتی به خانوادهها گفته میشود «منبع بگذارید، تانکر بخرید، پمپ نصب کنید»، این یعنی تهمانده آب سفرههای زیرزمینی را از زمین میکشند بالا و میریزند در مخزن خانگی؛ مصرف ناگهان افزایش پیدا میکند، اضطراب مردم بیشتر میشود.»
شیوه جدید هدررفت آب
به هر حال، بسیاری از خانوادهها برای رویارویی با روز صفر آبی به ذخیره آب روی آوردند؛ درست شبیه به مهناز. اگر هم مکانی برای نگهداری از مخزن داشتند، نهتنها نمونهای از آن را تهیه کردند، بلکه پمپ دومی نصب کردند تا خود را از مشکل فشار کم آب برهانند. پیشتر سخنگوی صنعت آب در مورد کم شدن فشار آب به فرارو گفت: «برای افزایش «فرمانپذیری شبکه»، ما تعداد شیرهای فشارشکن را بیشتر کردهایم. در حال حاضر، در آبفای استان تهران، کاهش فشار کلی شبکه با هدف کاهش نشتهای شهری و مدیریت مصرف آب دنبال میشود.» میلاد، یکی از شهروندان تهرانی که در محله خاوران زندگی میکند، به خبرنگار فرارو میگوید: «از شرکت آب آمدند و واحد به واحد به شیر آب، وسیلهای نصب کردند که فشار آب را کاهش دهد. اما، واقعا با آن فشار نمیشد دوام آورد. بنابراین آن را به قسمت دیگری از خانه منتقل کردیم.»
جدای از بحث فشار آب و مدیریت آن توسط خود مردم، باید به آب بطریهای خانه مهناز بازگردم. او در میان صحبتهایش اشاره کرد که شنیده اگر آب بیش از حد در بطری پلاستیکی بماند، سرطانزاست. او درست میگوید. آنطور که گلبن سهراب متخصص تغذیه و رژیم درمانی دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی، اشاره میکند: «بطریهای آب معدنی در صورتی که در معرض نور مستقیم آفتاب قرار بگیرد، به سلامت مصرفکننده آسیب میرساند. از طرفی بطریهای پلاستیکی نوشابه، دوغ، آب معدنی و مانند آن یک بار مصرف است و به هیچ عنوان نباید از این گونه بطریها برای نگهداری آب یا مواد اسیدی مانند آب لیمو و سرکه استفاده کرد چراکه سرطانزاست. بنابراین مهناز، هفتهای یکبار آب تمام بطریها و دبههایی که پر کرده را خالی و مجددا پر میکند. اگر نام این کار هدررفت آب نیست پس چیست؟ درواقع به نظر میرسد به جای اینکه به بحران آب بیاندیشیم به این مساله فکر میکنیم که چطور (فقط) جان خود را نجات دهیم. اما از چه زمانی به این روز افتادیم؟
نکته این است که مردم به هنگام تنش به دنبال راه حلی برای خو گرفتن با آن میگردند. آنان در انتظار راهکار یا اقدامی مناسب از سوی مسئولان هستند. بنابراین برخی از آنان وارد مسیری میشوند که مسئولی پیش رویشان نهاده و برخی دیگر راه جدیدی پیدا میکنند که از نظرشان عاقلانهتر است. در این میان بحث بیاعتمادی مردم به شنیدههایشان در مورد بحران آب هم هست که به زعم احمد بخارایی، جامعه شناس، به بیحسی اجتماعی پیوند میخورد. همانطور که او اشاره میکند: «درست است که الگوی مصرف در ایران قابل قبول نیست، اما ریشه اصلی بحران در بیاعتمادی است. سایر عوامل در حاشیه قرار دارند. جامعه امروز دچار نوعی خنثیبودن شده؛ احساس گناه در میان مردم کمرنگ شده و نوعی بیحسی اجتماعی شکل گرفته است.»
این در حالی است که کارشناسانی همچون محمد ابراهیم رئیسی، بارها تذکر دادهاند که بحران آب جدی است. همانطور که او در گفتوگو با فرارو اشاره کرده: «در شهر که قدم میزنید، میبینید توجه چندانی به این مسئله وجود ندارد. تنها بنرهای هشداردهنده محدود شرکت آب و فاضلاب در نقاط نه چندان جلب نظر کننده مختلف نصب شدهاند، اما آنچه در فضای مجازی وایرال میشود، معمولا موضوعاتی غیرمرتبط با آب است.»
وقتی این مسائل را با مهناز در میان گذاشتم تا متوجه بغرنج شدن موضوع باشد به من گفت: «همین چند روز پیش خواندم که کارشناسی گفته بود حدود ۲۲ درصد هدررفت آب داریم که ۱۱ درصد آن واقعی است و باقی مربوط به عوامل دیگر است. همین ۱۱ درصد معادل ۱۱۰ تا ۱۲۰ میلیون مترمکعب آب است، یعنی دو برابر حجم آبی که از سد طالقان منتقل شده؛ همان سدی که در آخرین لحظه به آن پناه آوردیم. حالا فقط چهار بطری آبی که من ذخیره کردهام مشکل را حل میکند؟»
به نظر میرسد ما در حال تکرار رفتار مسئولان هستیم. حالا که آنها سهم خود از هدررفت آب را نمیپردازند، ما هم گامی رو به جلو برنمیداریم. از طرفی فقط به این فکر میکنیم که امروز را سپری کنیم و کار فردا را به فردا بسپاریم. در حالی که با این روش، همچنان آب شرب به شیوههای متفاوت در حال هدر رفتن است.